دوره «راهنمای عملی دستیابی به رویاها» استاد حسین عباس منش abasmanesh.com
- ارسال توسط چی پک
- ارسال توسط چی پکاین کالا پس از مدت زمان مشخص شده توسط فروشنده در انبار چی پک تامین و آماده پردازش میگردد و توسط پیک چی پک در بازه انتخابی ارسال خواهد شد.
توضیحات
دوره «راهنمای عملی دستیابی به رویاها» استاد حسین عباس منش
توضیحات محصول
درباره بروزرسانیهایی که در این دوره انجام شده است:
تمامی جلسات دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها بازبینی شده و فایلهای بازبینی شده در اتاق شخصی دوستانی که این دوره را خریدهاند قرار گرفته است.
تغییرات اعمال شده در بروزرسانی جلسات این دوره شامل:
«با کیفیت تر شدن فایلهای صوتی و تصویری» این دوره است. زیرا از نظر محتوا، این دوره نیازی به تغییر نداشته است و این فایلها(جلسات اول تا ۱۲) هم اکنون در اتاق شخصی دوستانی که این دوره را خریدهاند، قرار گرفته است.
ضمنا متن توضیحات تمامی جلسات دوره از اول نوشته شده است.
و مهمتر از همه، خبر خوب این است که:
چند موضوع بسیار مهم درباره ساختن باورهای قدرتمندکننده و نحوهی رسیدن به هماهنگی فرکانسی با رویاهایی که داریم، در قالب یک جلسهی تکمیلی (جلسه ۱۳) به محتوای این دوره افزوده شده است.
آگاهیهای دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها، جنسی عمگرا و کاربردی از هماهنگی با قوانین بدون تغییرِ خداوند در شخصیتات میپرواند- آنهم نه در تئوری و حرفهای قشنگ زدن بلکه با تمرینِ این قوانین در عمل- که در جلسه به جلسهی این دوره در قالب توضیح آگاهیها و تمرینات قابل انجام طراحی شده است.
آگاهیها و تمریناتی که حاصل تجربیاتم در مسیری است که برای تحقق خواستههایم پیمودهام و نتایج زندگیام، هویدای آن است.
این «آگاهیهای توضیح داده شده» و این« تمرینات واضح و قابل درک در تک تک جلسات این دوره» دستورالعملی مشخص و قابل اجرا در دستت میگذارد تا بتوانی به آروزها و خواستههایی واقعیت ببخشی که سالها آنها را غیر ممکن و غیر قابل دسترس برای خودت پنداشتهای.
به کلام سادهتر، وقتی خودم به واسطهی زندگی کردن با آن آگاهیها، توانستم آرزویها دور و دراز زندگیام را تبدیل به بخشی از واقعیت زندگیام نمایم، وارد سطح جدیدی از تجربهی خودم- به عنوان خالقِ بلامنازع زندگی دلخواه- شدم که به من:
ان اقول کن فیکون؛
اجیب الدعوه الداع اذا دعان؛
فاستجیبوا لی؛
را نه در حرف که در عمل، تعریف کرد.
این جنس از تجربهی خالق زندگیِ دلخواهم بودن(در عمل و نتیجه و نه در حرف و ادعا) مهمترین دلیل من برای ارائهی «دستورالعملی ۱۳ جلسهای و همراه با یک تمرین عملی در هر هر جلسه درباره واقعیت دادن به هر خواستهای»، در قالب دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاهاست:
مسیر رشد ظرف وجود تو، فقط و فقط از مسیر قدمهایی تکاملی میگذرد که برای تحقق خواستههایت برمیداری. قدمهایی که با درک آگاهیهای هر جلسه از این دوره تقویت میشود و با انجام تمرین هر جلسه، قدرت میگیرد تا در عمل برداشته شود.بنابراین، تنها کار زندگی تو، با ایمان قدم برداشتن برای آن خواستههایی است که به واسطهی برخورد با تضادها برایت واضح شده است.تنها کار زندگی تو، توکل به نیروی هدایتگری است که فقط و تنها فقط خودش را در قدمهایی فعال میکند که برای آن خواستهها برمیداری، آنهم زمانیکه ذهنت هزاران بهانه برای دست دست کردن، به تعویق انداختن و بیخیال شدن، در دستت میگذارد و به قول قرآن وعدهی فقر و ترس را به تو میدهد.
و این جنس از هدایت، فقط با ممارست ورزیدن در شنیدن، جدی گرفتن و انجام تمرینات این دوره، در وجودت ریشه میدواند و به ثمر مینشیند.
اما مسئله مهم این است که این مسیر قرار نیست مسیری پر از تقلا و سختی باشد. قرار نیست گاریای زهواردررفته و سنگین از باورهای محدودکنندهات را با خود در این مسیر بکشی و مسیرِ تحقق خواستههایت را برای خودت سخت کنی و به قول قرآن با نگه داشتنِ باورهای محدودکنندهیای که دلیلِ شکستها و تجارب تلخ گذاشتهات است، باز هم خودت را برای سختیها آسان کنی.
بلکه طبق قانون ان مع العسر یسری، طبق بشارتهایی که قرآن به مومنان یعنی آنها را ایمانشان را نه در حرف مفت بلکه در عمل نشان میدهند، طبق وعدهی اجیب الدعوهالداع اذا دعانِ نیرویی که وفادارترین به عهد خویش است، قرار است مسیر این رشد یعنی:
قدمهایی که برای آن خواسته برمیداری؛
مسائلی که به منظور تحقق آن خواسته حل میکنی؛
ترسها و محدودیتهایی که به خاطر تحقق آن خواسته پشت سر میگذاری و بخشِ محکمتری از ایمانت را میسازی و اجرای توحید را در عمل تجربه میکنی؛
لذت بخش باشد و نه زجر آور اما به شرط فستجیبوا لی شدن و اعتماد به خداوند را در عمل نشان دادن و از عهدهی کنترل ذهن ماندن که خودش را در خوشبینی به مسیر و لذت بردن از اجرای ایدههای الهام شدهات نشان میدهد. زیرا این وعدهی واضح خداوند است که:
أَلَآ إِنَّ أَوْلِیَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ.
فقط باید بتوانی از عهدهی کنترل ذهنت برآیی و به جای توجه به ناخواستههای شرایط کنونیات، فرصتهایی را ببینی که این شرایط نادلخواه، پیش رویت قرار داده و خواستههایی که در وجودت واضح کرده است.
یادم میآید، زمانِ ضبطِ جلسات دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها مصادف شده بود با خریدنِ ملکی ۶۰ هکتاری در شمال فلوریدا که در حال حاضر به عنوان شکارگاه از آن استفاده میکنم و همزمان در حال آماده سازی ملک دیگری در این ایالت بودم که برای اقامت در دل طبیعت و تجربهی طبیعت بکر در نظر داشتم.
ملکی که به خاطر زیباییِ خارق العادهاش آن را پارادایس نامیدهایم. حتما شما بخشی از زیباییهای طبیعت خداوند در این مکان را در سریال زندگی در بهشت دیدهاید.
اما نکتهای که میخواهم بگویم این است که:
آن زمان که در ایران بودم، منظورم همان زمانی است که تضادی با قیافهی «زندگی در آن اتاق ۹ متری با دیوارهای سیمانی و حمام و دستشویی مشترک با ۳ خانواده دیگر (که بیش از ۲۰ نفر می شدیم) در منطقه پایین شهر بندرعباس»، به خاطر درک جدیدم از قوانین زندگی و قدرتی که برای خلق آیندهام دارم، نه تنها ناراحتم نمیکردم بلکه انرژی وافری برای تغییر آن شرایط به من بخشیده بود؛
همان زمانی که با یک تاکسی پیکان مدل ۷۵ بدون کولر داشتم داد می زدم “اسکله باهنر ۲ نفر”! و همزمان هندزفری در گوش در حال گوش دادن به مفاهیمی باور ساز بودم که با صدای خودم ضبط کرده بودم صدای خودم و تغییر باورهایم بودم؛
آن زمان- حتی در بالاترین و خوشبینانه ترین حالت تجسمات ذهنیام از آیندهی رویاییام- مزرعهای به زیبایی پارادایس حتی در رویاهایم هم نگنجیده بود و عکسی که از مزرعهی رویاییام در دریم بوردم گذاشته بودم، بارها و بارها از پارادیس بیکیفیت تر و با امکانات بسیار کمتر بود.
میخواهم بگویم که وقتی در مسیر قوانین خداوند قدم برمیداری، وقتی تصمیم میگیری تمام شناختات از خدایی را فراموش کنی که در تمام این سالها به تو شناسانده شده است، یعنی همان خدای قدیمی و بیکاری که آن بالا نشسته و از سر بیکاری در حال غربال کردن و «یکی در میان هزار اجابت کردن»خواستههایت است و شانسی به این خواستهات «نه» میگوید، آن یکی خواسته را به صلاحت نمیداند و دربارهی بخشیدنِ این یکی خواستهات به تو هنوز خیلی مطمئن نیست و جوابش به درخواست تو این است که : «شاید بعداً!!!»
وقتی به این خدای بیقانون و بیمنطق شک میکنی و تصمیم میگیری برای شناخت حقیقتِ این انرژی که آن را خداوند نامیدهایم، فراتر از احساسات و نگاه انسانیات بروی- همان انرژیای که قدرت خلق زندگیات را با باورهایت به تو بخشیدهاست- آنوقت است که این نیرو را قانونمند، دقیق و بارها بخشندهتر و وهابتر و سیستمی که بر جهان مقرر کرده را پاداش دهندهتر از حدّ تصورات مییابی.
وقتی خداوند را انتخاب میکنی و قوانینش را اجابت میکنی و برای هماهنگی با قوانینش جهادی اکبر به راه میاندازی؛
وقتی شرایط کنونی ات و محدودیتهایی که برایت درست کرده است را نادیده میگیری و تصمیم میگیری حتی با وجود آن محدودیتها و «به ظاهر غیر ممکنها» رویایی داشته باشی و مهم تر از آن رویایت را جدی بگیری، خداوند تو را به مسیرهایی هدایت میکند و با نعمتهایی هم-نشین میکند که اکنون حتی در رویایت هم نمیتواند بگنجد.
وقتی تصمیم میگیری شرایط کنونی ات را به عنوان سرنوشت غیر قابل تغییرت نپذیری و این منطق را درک کنی که شرایط نابسامان کنونی ات حاصل باورهای محدودکننده و شرک آلود و بیایمانی های قبلی است و با ساختنِ باورهای قدرتمندکنندهتر، تجربیات دلخواهتری وارد زندگیات میشود، آنوقت از همان جایی که هستی- حتی اگر سختترین تضاد زندگیات باشد- به سمت خواستههایت هدایت میشوی؛
و اولین نشانهی این درک و اجابتِ این هدایت این است که:
قادر به دیدن فرصت شگفت انگیزی میشوی که در شکل و شمایلِ همان تضادی به سمتات آمده که همه جوره در حال فرار کردن و گله و شکایت کردن از آن هستی و حتی آن را مهمترین دلیلِ اوضاع نابسامانت میدانی.
آنوقت است که به نقطهی کنترل ذهن میرسی و میتوانی به جای تمرکز بر زشتی آن تضاد، زیباییِ فرصتهایی را ببینی که در قالب خواستههای واضح شده و انگیزهها و اشتیاق متولد شده برای حرکت به سمت آن خواسته، در وجودت بیدار شده است. دقیقاً همان اتفاقی که در بندرعباس برای من رخ داد!
آنوقت میبینی که همین مشکل، چه رحمت بزرگی برایت به ارمغان آورد و چه سکوی پرتابی برای رشد تو شد و چه تجارب ارزشمندی را برایت به بار آورد.
زیرا برنامهی خداوند گسترش جهان است آنهم از طریقِ خواستههای ما. یعنی ما دستان خداوند بر روی زمین هستیم و از طریقِ تجربهی خواستههای محقق شدهمان، جهان را و خداوند را گسترش میدهیم. به همین دلیل تضادها نه تنها بد نیستند بلکه راه پیشرفت ما و از نگاه کلیتر، گسترش جهان و خداوند هستند. چون تنها راه رشد ظرف وجود ما، تجربهی خواستههایمان است و تنها راه برای تجربه خواستههایمان، به وضوح رسیدن درباره خواستههایمان است و تضادها بهترین راه برای شناساندنِ خواستههایمان به ما هستند.
ما به این جهان آمدهایم تا با برخورد به تضادها، خواستههایمان را بشناسیم و از طریق ارسال فرکانس این درخواست، آن را دریافت و تجربه کنیم. یعنی وقتی دربارهی خواستهای در وجودت به وضوح میرسی، آن خواسته در هر صورت اجابت میشود زیرا ما در جهانی پاسخگو هستیم که به قول قرآن اجیب الدعوه الداع اذا دعان است و به محض وضوح خواستهای آن را اجابت میکند.
اما اینکه دریافت آن خواسته برای تو چقدر طول میکشد،
بستگی کاملی دارد به میزان هماهنگیای که میان باورهایت و آن خواسته وجود دارد
بستگی کاملی دارد به میزان مقاومتها و ترمزهای ذهنیات در برابر آن خواسته
و به قول قرآن، بستگی کاملی دارد به میزانِ فستجیبو لی بودن تو
وگرنه خداوند همیشه و همواره سمت خودش را انجام داده است.
این قوانین نه تنها برای من، بلکه برای هر فردی جواب میدهد که این قوانین را به عنوان تنها حقیقتِ محض جهان بپذیرد و به هر نگرشِ دیگری شک کند که او را محدود یا مجبور به تحمل محدودیتها میکند.
این قوانین وقتی برایت جواب میدهد که محدودیتهای شرایط کنونیات را که فقط کاشته و برداشتهی ذهن محدودت هست و نه شانس، تقدیر یا سرنوشتت، را نپذیری.
یعنی از تحمل کردن آن شرایط و کنار آمدن با آن محدودیتها و پذیرفتنشان به عنوان سرنوشت غیر قابل تغییرت دست برداری و تصمیم بگیری تا به جای عروسک خیمه شببازیِ آن شرایط شدن، شیوهی فکری و باوریای را در پیش بگیری که برایت سلامتی، شادی و رضایت بیشتری از زندگی به ارمغان میآورد.
این قوانین تنها زمانی به کمکات میآید و چرخ زندگیات را روانتر میکند و تو را از مسیری لذت بخش و جادهای آسفالته به خواستههایت میرساند که «چند قدم جلوتر رفتن از استدلالهای سست و بی بنیان ذهن محدودت» را یاد بگیری. یعنی قدرت زیر سوال بردن و شک کردن به باورهایی را داشته باشی که سالهاست به عنوان حقیقت مسلمِ زندگیات پذیرفتهای. همان باورهایی که ذهنت توسط آنها سکّان را به دست گرفته و شرایط نادلخواه کنونی و نارضایتیهایت در این سالها را برایت رقم زده است.
تنها زمانی میتوانی از مرز آن محدودیتها فاصله بگیری و با این قوانین همراه بشوی که به شیوهی آگاهیهای این دوره زندگی کنی. یعنی آنقدر این آگاهیها در وجودت تکرار بشود که شخصیتی جدید با عادتهای قدرتمندکننده را در وجودت بسازد و در رفتارهایت هویدا بشوند.
به میزانی که میتوانی از عهدهی عمل کردن به آگاهیهای این دوره و اجرای آنها در جزئی ترین مسائل زندگیات بربیایی، به همان اندازه نیز:
از شرایط کنونیات فاصله میگیری و به شرایط آرمانی و رویاییات نزدیک میشوی
و از منِ کنونی و شخصیت کنونیات فاصلهی بیشتری میگیری؛
و احساس کنترل آگاهانهتری بر زندگیات داری
و داشتن خواستههایت برای منطقیتر و امکان پذیر تر میشود.
اینجا همان نقطهای است که این آگاهیهای جدید آرام آرام از فرم اطلاعات به باورهای تو تبدیل میشوند و اول تو را در احساس خوب و احساس آرامش نشان میدهند و وقتی به اندازهی کافی در این احساس میمانی و به ثباتی مشهود در این احساس میرسی، آنوقت این فرکانس از فرم احساس خوب به شکل تجربهای انکار ناپذیر از رویاهایت، وارد زندگی ات میشوند.
اما برکتهای این مسیر به همینجا ختم نمیشود. تجربه هر رویا عزت نفس و ظرف وجودت را رشد میدهد و آن ظرف بزرگتر که گنجایش نعمتهای بیشتری را دارد، تو را به مدارهای بالاتری میبرد و با تجربههای دلپذیرتر و نعمتهای بیشتر و بزرگتری احاطه میکند و با سطح باکیفیتتری از شرایط و امکانات، هم-بستر میکند.
زیرا این قانون و وعدهی خداوند است که وقتی باورهای قدرتمندکننده تر و هماهنگتری با خواستههایمان میسازیم، وقتی مقاومتهای بیشتری را کنار میگذاریم، وقتی قانون خداوند و سیستمی که بر جهان مقرر نموده را بهتر درک میکنیم و با آن هماهنگ تر میشویم، چرخ زندگیمان روانتر میشود و نعمتها به شیوهی طبیعی و بدیهی وارد زندگیمان میشوند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.